ویلا و بیل که زمانی به یکدیگر علاقه داشتند پس از سال ها همدیگر را می بینند؛ درحالیکه به خاطر برف شدید مجبور شده اند شب را در فرودگاه بگذرانند و ...

هومر 14 ساله میخواهد سریع ترین پیام رسان دوچرخه سوار باشد. برادر بزرگتر او به جنگ رفته و هومر را تنها گذاشته تا مراقب مادر بیوه و خواهر و برادر کوچک ترش باشد و …

یک خلبان جوان نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا به نام پیت میچل، همراه با یک افسر مسئول رادار رهگیری، این فرصت را بدست می آورند که دوره آموزشی خود را در ایستگاه هوایی نیروی دریایی آمریکا سپری کنند. در ادامه، پیت یک روز قبل از شروع دوره آموزشی، متوجه می شود که...

ظاهرا "مری هینز" همه چیز در زندگی دارد: خانه ای بزرگ و زیبا، یک شوهر موفق و شغلی پاره وقت به عنوان طراح لباس در کارخانه پدرش. تا این که مانیکوریست نزدیکترین دوستش، "سیلوی" خبر می دهد که شوهرش با دختری به نام "کریستال" رابطه دارد. ابتدا قرار بر بخشیدن شوهر و سرپوش گذاشتن بر ماجرا می شود. اما خیلی زود کار بالا می گیرد و به طلاق می کشد ...

«سام بالدوین» (هنکس) پس از مرگ همسر جوانش با پسر هشت ساله اش «جونا» (مالینجر) تنها می ماند. او برای آغاز یک زندگی نو از شیکاگو به سیاتل می رود. از سویی «آنی رید» (رایان) یک روزنامه نگار ساکن بالتیمور، وقتی صدای «سام» را از رادیو می شنود، ندیده و نشناخته، به او علاقه مند می شود و به سیاتل می رود ...

«پیتر بومن» ( مورس )، مهندس امریکایی را چریک های کشور بی ثبات تکالا – در امریکای لاتین – می ربایند. «تری تورن» ( کرو ) متخصص امور آدم ربایی و گروگان گیری به خاطر علاقه ای که به «آلیس» ( رایان )، همسر «پیتر»، پیدا کرده، میانجی آزاد کردن «پیتر» می شود…

«جوفاکس» (هنکس) و «کاتلين کلي» (رايان) در نزديکي هم در وست سايد نيويورک زندگي و کار مي کنند. اين دوکتاب فروشي هايي رقيب، حدودا در مجاورت هم در يک خيابان دارند. اما بدون آن که هم ديگر را ديده باشند، از طريق «چت» «اي ميل» مراوده دارند و به يکديگر علاقه مند شده اند...

پس از نفرين خانواده ي رومانوف توسط راسپوتين ، آناستازيا ي کوچک را از مادربزرگش ملکه ماريا جدا مي کنند. آناستازيا در يک يتيم خانه بزرگ مي شود و در جواني با کساني آشنا مي شود که به اميد گرفتن جايزه اي از ملکه ي ثروتمند پير به دنبال دختري هستند که شبيه آناستازيا باشد تا او را به پاريس ببرند.